کرودا صنعتگر ماهر، موجودات مصنوعی به نام کودک دورگه خلق کرده است. موجوداتی که نه ماشین هستند و نه عروسک، بلکه بازتاب عشقی هستند که به آنها داده میشود. در حالی که آنها میتوانند احساسات انسانی را درک کنند و شعور خود را داشته باشند، انسان واقعی نیستند ولی برای رشد به عشق نیاز دارند.
کوتارو ایزومی وارث جوان خاندان اصیل ایزومی است. زمانی که او یک کودک دورگه رها شده را که در خیابان پیدا کرده با خود به خانه میآورد، با مخالفت شدید خانوادهاش روبرو میشود. خانواده او حتی چندین بار در غیاب کوتارو سعی میکنند از شر هازوکی خلاص شوند. اما با غلبه بر این موانع، عشق و پیوند آنها با یکدیگر قویتر میشود.
ده سال میگذرد تا یک حقیقت هولناک برایشان آشکار میشود: به نظر میرسد کودک دورگه عمر جاودانی ندارد. این انیمه شامل مجموعهای از چهار داستان کوتاه عاشقانه است که به رابطه بین انسانهای مصنوعی و صاحبان آنها میپردازد.
داستان این انیمه به نوعی متفاوت روایت می شود. شاید عادت داشته باشید انیمه های یائویی را در فضایی سبکتر و بدون درام ببینید. اما در این مجموعه، احساسات بیشتر دخیل می شود و داستان پردازی بیشتری در کنار شخصیت پردازی قوی وجود دارد. این انیمه روی سه داستان مختلف که به یکدیگر وصل نیستند، تمرکز میکند. هرکدام از آنها به ما در مورد اتفاقات بین افراد و شخصیت های دورگه توضیحاتی می دهد. داستان اول شروع خوبی برای انیمه است، جذاب شروع می شود و در نهایت شاید حتی با آن گریه هم کنید!
داستان دوم به قوت اول نیست، اما هر چی جلوتر می رود، بیشتر با شخصیتها همدردی میکنید. در این بخش یوزو از سِیا می پرسد که چرا در تمام این مدت بزرگتر نشده است؟ بهترین داستان، قطعا سومین بخش است که ماجرای سازنده کودک دورگه را تعریف می کند.
در کل تماشای این انیمه را به همه طرفداران انیمه های جذاب پیشنهاد می کنم. البته آماده اشک ریختن و شرشر گریه کردن هم باشید.