((سیرس))،فرشته ای آسمانی بود که از بهشت به زمین می آید تا خود را در یک نهر آب شستشو دهد . او ردایش را عوض میکند و بر روی درختی که در نزدیکیش بود میگذارد . آن ردا کلید برگشت او به بهشت بود .اما مردی آن ردا را می دزدد و فرشته را مجبور میکند تا با او ازدواج کند تا بدین طریق نسلی داشته باشد که خون آنها ترکیبی از خون فرشتهو انسان باشد . و اما در زمان حال ،((آیا میکیج))،یکی از نوادگان سیریس است که کاملا” خون فرشتگان را دارد .در زمان تولد 16 سالگی آیا ، او و برادرش به یک جشن بزرگ رفتند .در آن جشن ،پدر بزرگ آیا قصد داشت که آیا را بکشد. چرا که او برخلاف بقیه اعضای خانواده این توانایی را داشت که به یک فرشته کامل تبدیل شود و خاندان میکیج را نابود کند .اکنون ((آیا ))باید قدرت سیریس را کنترل کند . اما رابطه اش با کارگر سابق پدر بزرگش ممکن است باعث شود که کمی آشفته و پریشان شود .