10
/
5.6
ابیگیل دخترک جوانی است که در شهری زندگی می کند که مرزهایش سال ها پیش به دلیل یک بیماری مرموز همگانی بسته شده است. پدر او یکی از بیماران بود و وقتی ابیگیل شش سال داشت او را گرفته بودند. هنگامی که ابیگیل برای پیدا کردن پدرش بر علیه صاحبان قدرت به پا می خیزد، متوجه می شود که شهر در واقع پر از جادوست و در خودش قدرت های خارق العاده ی جادویی کشف می کند.