نورا، جینی و مری از زمان کودکی دوستان صمیمی بوده اند و دوستی آن ها برای اولین بار در یک اردو در کمپ پینکل کارولینای شمالی شکل گرفته است. با بالا رفتن سن، فرصت هایشان برای گذراندن وقت با همدیگر کاهش یافته است و بنابراین، وقتی فرصتی برای یک اردوی تابستانی فراهم می شود، همگی آن را می پذیرند، البته هر کدام از آنها سطح اشتیاق متفاوتی دارند. در این دیدار، چهره های آشنایی ظاهر می شوند، از جمله تاجر بازنشسته جذاب یوجین لوی، استیوی دی و دنیس هایسبرت در نقش تامی خوش اخلاق. هر دو دهه ها پیش این زنان را می شناختند و به نظر می رسد علاقه مند به روشن کردن جرقه های گذشته هستند. این اردو توسط مشاور مشتاق اما دست و پا چلفتی جاش پک و دستیار دلپذیرش نیکول ریچی هدایت می شود. تلاش آنها برای سرگرم کردن جمعیت سالخورده با تیراندازی با کمان، زیپ لاین و بازی های دیگر، بیش از سرگرمی، هشداردهنده و خطرناک است.
فیلم کمپ تابستانی روشی سطحی رضایت بخشی برای جفت کردن استعدادهای خارق العاده محسوب می شود. این پروژه به جای اینکه به کمدی پوچ در یک داستان ساختگی بسنده کند، آنچه را که باعث درخشش این بازیگران می شود، تقویت می کند. با این حال، علیرغم اینکه فیلمنامه ی فیلم کمپ تابستانی نتوانسته جرقه های واقعی را در دل مخاطبین خودش روشن کند، درخشندگی پایدار بیتس، کیتون و وودارد همچنان در لحظاتی می درخشد و از کم رنگ شدن فیلم جلوگیری می کند. با این حال، این فیلم برای تماشا و سرگرمی، قابل قبول باقی می ماند. با این حال، مخاطبینی که امید به جایگزینی هوشمندانه تری دارد، ممکن است سرگرمی، احساس خوش و رضایت واقعی تر را در فیلم های دیگری بیابند که در مورد کمپ های تابستانی ساخته شده اند. فرصت های از دست رفته در این فیلم نهفته است، این فیلم نه در گرد هم آوردن این بزرگان، بلکه با عدم داشتن یک فیلمنامه خوب سرکوب شده است. در حالی که این فیلم قابل پیش بینی است، بازیگران بزرگ آن همچنان روحیه کافی برای حفظ لطافت فیلم را در خود دارند.