ساتورو میکامی 37 ساله، کارمند نرمالیه که همه جا میشه پیدا کرد، و کاملا با زندگی بی اتفاقش در توکیو کنار اومده، جز این که حتی یک بار هم توی زندگیش دوست دختر نداشته. در حین یک برخورد عادی با همکارش، قربانی یک حملهی تصادفی میشه و چاقو میخوره. اما، در حالی که سر زخم هاش از پا درمیومد، یک صدای خاصی رو تو سرش میشنوه که تو سرش میپیچه، و یک سری دستورات رو تکرار میکنه که یه مرد در حال مرگ، هیچ ایدهای ازشون نداره. وقتی ساتورو به هوش میاد، متوجه میشه که توی یه دنیای ناشناس، به عنوان یه کوپه اسلایم تناسخ پیدا کرده. و در این راه، توانایی هایی به دست آورده که اصلیشون، خوردن هرچیزی و به دست آوردن توانایی تبدیل شدن به اون موجود و داشتن توانایی هاشه. بعدش با یه هیولای خطرناکی به اسم ولدورا که اژدهای طوفانه، برخورد میکنه که 300 سال پیش به خاطر از بین بردن شهری، مهر شده. ساتورو که دلش به حال اژدها میسوزه، باهاش دوست میشه و بهش قول میده طلسم رو بشکنه. در عوض، ولدورا اسم ریمورو تمپست رو بهش میده تا در محافظت مقدس باشه. حال که ریمورو از روزمرگی های زندگی قبلیش رها شده، راهی سفری با هدفی جدید میشه.
دیدن این انیمه باعث میشه مقداری به کم دغدغه بودن زندگی شخصیت اصلی، ریمورو تمپست، حسودیتون بشه،با اینکه فرد مهمی در دنیاشونه. کی دوست نداره اسلایم باشه؟ شخصیت اصلی این انیمه یک سری ویژگی ها داره که باعث میشه دوست داشتنی و کاریزماتیک باشه، از جمله این ویژگی ها، مهربون بودنش، کنایهای صحبت کردنش، اعتماد به نفس بالاش، شجاعتش و... صحبت هاش با بقیه شخصیت ها، حتی در حد گپ زدن، جالب و مفرحن. این انیمه در بعضی جاها اشک بیننده ها رو درمیاره، هم از خنده و هم از گریه. ریمورو در طول سری متوجه میشه هرچقدر هم قوی باشه نمیتونه همه رو نجات بده و راهی سفری برای نگه داشتن قول هایی میشه که داده و این، یکی از جنبه های این انیمهس که از باقی ایسکای های قدرتی جداش میکنه. هر شخصیت این سری، خاص بوده و رنگ جدایی از بقیه شخصیت ها داره. طراحی و انیمیشن این سری با کیفیت و رنگارنگ و درخشانن و صداگذاری از بهترین های ژانره. یک سری مشکلات هم مثل فنسرویس های بی جا و اضافی داره که نشون میده ریمورو هنوز هم شهوت های دنیوی رو داره.