دانش آموز سال ششم سانا کوراتا زندگی فوق العاده و بی نقصی دارد. مادر او که یک نویسنده نسبتاً موفق است، یک مرد جوان را استخدام کرده است تا سانا را شاد و امن نگه دارد، و بهتر از همه این ها، او ستاره برنامه کودک تلوزیونی کودومو نو اوموچا است. تنها یک چیز باعث پریشانی و نگرانی او است، و آن آکیتو هایاما است.
آکیتو یکی از همکلاسی های سانا است، و از هنگامی که برون ریزی و شلوغ کاری را در کلاس شروع کرده، بقیه پسر های کلاس نیز به تقلید از او به این کار پرداخته اند. هر روز، دختر های کلاس و معلم در حال درگیری و مبارزه برای این هستند که کلاس را تحت کنترل بگیرند و حداقل در کلاس کمی درس آموخته شود. آکیتوی بد طینت باعث به هم ریخته شدن نظم کلاس است و سانا تحمل این رفتار را ندارد.
سانای بیش فعال و پر هیجان، تصمیم می گیرد تا جستجو کند و متوجه شود که چه چیزی باعث واکنش و تاثیر پذیری آکیتو می شود، تا کلاس بتواند به نظم و حالت عادی خود برگردد و معلم به جای هر روز گریه کردن، درس بدهد. اما هر چه بیشتر درباره آکیتو می فهمد، بیشتر متوجه می شود که آکیتو خیلی از چیزی که به نظر می آید، متفاوت است.
همه جمله معروف "کتاب را نمی توان از جلد قضاوت کرد" را شنیده اند، اما با این وجود باز هم آثاری هستند که شما را با تغییر کامل و ناگهانی در اواسطشان، چه از نظر سبک و چه از نظر موضوعات، غافلگیر و شگفت زده می کنند. کودومو نو اوموچا قطعاً یکی از گول زننده ترین و گمراه کننده ترین انیمه های در این زمینه است.
این انیمه از یک کمدی پر هیجان شروع شده و به درامی احساسی تبدیل می شود.
انیمه با معرفی کردن کودک ستاره تلوزیون سانا شروع می شود که دختری بی مزه و لوس است. لازم به ذکر است که در ابتدا، سانا یکی از آزار دهنده ترین و اعصاب خورد کن ترین شخصیت های تاریخ انیمه است. اما اگر صبر بسیار زیادی داشته باشید و اراده این را داشته باشید که ۵۰ قسمت صبر کنید، سانا رشد شخصیتی می کند و به فردی بالغ تبدیل می شود. شخصیت اصلی دیگر انیمه، آکیتو است که رابطه عاشقانه اش با سانا توسط طرفداران مورد ستایش قرار می گیرد، اما بسیار طول می کشد تا این رابطه جالب شود.