یک سال از ورود یویی کازامی به آکادمی میهاما میگذرد و به نظر میرسد او جایگاه خود را در مدرسه پیدا کرده. اما ناگهان تصمیم میگیرد برای ارتقاء شغلی در سازمان اطلاعات و تحقیقات مخفی (CIRS) اقدام کند. یویی پس از مشورت با GB در مورد تصمیم خود، هر دو به طور کامل اسناد او را بررسی میکنند؛ و وقایع دوران کودکیاش را کالبدشکافی میکنند تا مشخص شود آیا این شغل برای او مناسب است یا خیر.
در همین حال بدون اطلاع این دو، دختران میهاما تکههای پاره شدهی اسنادی را در اتاق یویی پیدا میکنند. پس از بازسازی اسناد، داستانی را کشف میکنند که یویی را به مرد امروزی شکل داده است، یا شاید میتوان گفت او را شکسته است. آنچه تصور میشد گذشته است، او را تا به امروز آزار داده و اتفاقات گذشته شروع میکنند او را به تاریکی برگردانند...
داستان این انیمه در گذشته رخ می دهد و خود یویی آن را به عنوان یک فلش بک طولانی به گذشته و تاریخچه او و کازوکی تعریف می کند. طرفداران دوست دارند از این مسیر به عنوان مسیر یویی یاد کنند، زیرا هیچ یک از قهرمانان اصلی گریزایا به غیر از کازوکی در این انیمه ظاهر نمی شوند.
میکیو داستان شوم سختی های بی شماری را روایت می کند که یویی در دوران کودکی خود مجبور به تحمل آنها بوده است، با آزارهایی که از پدرش دریافت کرده شروع میشود و سپس به مرور زمان به یک درام ترسناک و داستان تکان دهنده تبدیل میشود. همچنین موضوعات غم انگیز زیادی در این داستان وجود دارد که با دیدن انیمه متوجه آنها میشوید.
اکثر انیمههای حرمسرایی بیشتر از کمدی و عاشقانه هستند، اما این انیمه استثنایی در میان آنهاست. این انیمه تمام عناصر استاندارد کمدی و عاشقانه را دارد، اما موضوعاتی دارک با جنبه روان شناختی قوی هم دارد. بطور مفصل به گذشته تک تک شخصیتها و چگونگی شکلگیری آنها میپردازد (برخلاف انیمههای دیگر معمولی که دختران به صورت اتفاقی وارد و از داستان خارج میشوند).
این انیمه داستانی غم انگیز اما بشدت سرگرم کننده و جالب را روایت می کند که توصیه میکنم برای دیدنش ابتدا فصل اول را تمام کرده باشید. انیمیشن هم در طراحی شخصیت ها نقش بسیار خوبی ایفا می کند و همینطور برای جزئیات تفنگ ها و اسلحه ها بخوبی کار شده.