نگامی که سوبارو ناتسوکی از سوپر مارکت بیرون آمد، آخرین چیزی که توقعش را داشت این بود که زندگی روزمره اش از او گرفته شود و خود را در یک جهان فانتزی بیابد. به نظر می آید که اتفاقات برای این نوجوان که گیج شده، خوب پیش نمی روند. زمان کوتاهی پس از رسیدنش به این دنیا، توسط چند دزد به او حمله می شود. خوشبختانه، یک دختر زیبا به اسم ساتلا که به دنبال کسی است که نشان افتخارش را دزدیده، به سوبارو برخورد کرده و نجاتش می دهد. سوبارو برای تشکر از این دختر خوش قلب، به او پیشنهاد می کند تا در جستجویش به او کمک کند. زمانی دیرتر در شب، جای چیزی که دختر دنبالش است را می یابد. اما تنها دقایقی پس از یافتن نشان، سوبارو و ساتلا به خشن ترین شکل به قتل می رسند. اما سوبارو بلافاصله دوباره، در صحنه ای آشنا به هوش می آید، دوباره با همان دزدها مواجه می شود، و دوباره ساتلا را می بیند. همان گونه که تاریخ به شکل غیر قابل توضیحی تکرار می شود، معما عمیق تر می شود.
ریزیرو انیمه ای است که به لطف پیچش های داستانی خاص و متفاوتش در ژانر فانتزی و ایسکای، محبوبیت زیادی به دست آورده است. شخصیت اصلی داستان، سوبارو ناتسوکی، توانایی جادویی خاصی به اسم "بازگشت از مرگ" دارد که بعد از مرگ او، زمان را برایش به میزان خاصی به عقب می برد.
انیمه شخصیت های گوناگون و جذابی دارد، از جمله امیلیا، یک نیمه الف زیبا که سوبارو را از دزد ها نجات می دهد، رم، یک دختر خدمتکار که به سوبارو علاقه مند می شود و بار های متعددی او را نجات می دهد، و رام، یک دختر خدمتکار با نمک و طعنه انداز که با خواهرش سوبارو را مسخره می کند. اثر شخصیت های فرعی خوش پرداختی نیز دارد که در آن ها، بئاتریس، لولی دوست داشتنی و جادویی، و بتلگیس، شخصیت منفی دیوانه، می درخشند. ریزیرو المنت های تاریک روان شناختی را با فانتزی ای جذاب ترکیب کرده و اثری خاص و سرگرم کننده می سازد. پیچش های داستانی و اتفاقات عجیب و غریب اثر بیننده را همیشه در هیجان نگه می دارند. طراحی انیمه نیز بسیار زیباست و طراحی شخصیت ها و محیط با جزئیات و با رنگ های متفاوت و متناسب است که به آنها جان می بخشد.
انیمه همچنین موسیقی های بسیار خوبی دارد که با اثر همخوانی دارند.