نیروهای توطئهگر، «جولین کوجوو» را به یک جنایت باورنکردنی متهم میکنند و او را در زندانی بدنام میاندازند. «جولین» بسیار شبیه پدرش «جوتارو» است، یعنی میتوان بیادبی، شجاعت و عدالتطلبی خالص را در رفتار او دید. او از محکومیت ناعادلانه خود انتقاد میکند و به سرعت متوجه شرایط شومی میشود که منجر به زندانیشدن او شده است. با این حال هدیهای از طرف پدر جولین، به او قدرت «گوهر آزادگی» را میدهد، توانایی ماوراءطبیعیای به نام «استند» که به او اجازه میدهد بدن خود را به شکل رشته باز کند! «جولین» از این قدرت برای نبرد در زندان استفاده میکند و متحدان جدیدی یعنی «ارمس کاستلو» و «فو فایترز» را برای کمک به تحقیقات خود به خدمت میگیرد. حالا این زنان بیباک با هم متحد شدهاند تا تهدیدی را که در پشت توطئهها وجود دارد کشف کنند، آن هم درحالی که مسئول زندانیان خطرناک، به دنبال گیرانداختن «جولین» است...
ریتم سریع روایت از اصلیترین ویژگیهای این انیمه به شمار میرود که آن را به عنوان رقیبی برای فیلمهای اکشن هالیوودی مطرح میکند. هر قسمت پر از شخصیتهای غیرقابل پیشبینی، پیچشهای داستانی و هرج و مرج خالص در دنیای انیمه است که دائماً بیننده را در معرض هیجان و تنش قرار میدهد. در واقع میتوان گفت که شخصیتهای داینامیک و دنیای داستانی پرجنبوجوش این اثر، هرگز یک لحظه هم آرام و قرار ندارد و همیشه چیزی برای سرگرمکردن مخاطبان خود پیدا میکند! شخصیتها تا حد زیادی از ویژگیهایی بهرهمندند که ممکن است آنها را به جنون و یا اغراقگرایی محض هدایت کند، اما موفق میشوند خود را به عنوان شخصیتهایی انسانی که صرفاً ویژگیهای رفتاری برجستهای دارند به چشم بینندگان برسانند. استایل انیمیشنی جذاب اما نوستالژیک نیز اصلیترین ویژگی بصری این اثر را تشکیل میدهد. اگر از طرفداران انیمههای نوستالژی باشید، به سرعت با تماشای این انیمه به یاد انیمیشنهای ژاپنی دهه 90 خواهید افتاد.